احوال دنیا

ساخت وبلاگ

البته این دعوت باطل که آدمی برای فرار از فقر به سوی دزدی ، قتل ، رشوه ، دروغ و دیگر رفتارهای زشت راه میابد در دنیای پیشرفته امروز نیز مشاهده می شود و هر اخلاق منحط فکری و رفتاری را می توان در ادامه این دعوت شیطان به خطا برداشت و تفسیر کرد.
اما هدف از این گفتار تناظر یک به یک بهانه های آدمی به اوامر وسوسه های شیطانی است که آدمی زاد را گرفتار خود کرده است و امروز (و یا شاید در ادوار تاریخ) گریبانگیر بشر بوده است. بهانه هایی که گاه رنگ و بوی دینی گرفته و آدمی را از راه دینی به انحراف می کشاند. ذیلا به چند نمونه کاربردی با اشاره قرآنی در روزگار حاضر اشاره می رود:
والدین
ظاهرا در پنج آیه قرآن کریم(بقره ۸۳_ نسا ۳۶_انعام ۱۵۱_اسرا ۲۳_احقاف ۱۵) مستقیما و بلافصل پس از عبادت الله تبارک و تعالی، احسان به والدین آمده است و عجیب است که شخصی دم از دین بزند و کوچکترین رشک و ریبی نسبت به ایشان داشته باشد تا جایی که از امام صادق عليه السلام منقول است اگر شخصی بر چهره ایشان غضبناک نگاهی افکند در حالیکه آنان به او ظلم هم کرده باشند ، نماز ( که معیار سنجش اعمال در آخرت است) از او قبول نیست؟!
لذا هر کاری ، تصمیمی ، صلاح دیدی تا پله قبل از شرک به الله جل و اعلی بر خلاف رضایت ایشان جایز نیست و وای به حال کسی با رنگ و بوی دین بخواهد توجیهی نسبت به این امر داشته باشد و به هر شکل و نحو ممکن از آن سر باز زند ، اعاذنا الله من شرور انفسنا
توسل و شفاعت معصومین
۱. امر شفاعت و واسطه میان خالق و خلق از دیدگاه قرآن امر بدیهی و روشن است که به صور متعدد بیان شده است.
قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ
گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم.»(یوسف/97)
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
گفت: «بزودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى طلبم، که او آمرزنده و مهربان است.»(یوسف/98)
قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا
(ابراهیم) گفت: «سلام بر تو! من بزودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى طلبم. چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است.(مریم/47)
يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا
در آن روز، شفاعت (هیچ کس) سودى نمى بخشد، جز کسى که خداوند رحمان به او اجازه داده، و از گفتار او راضى است.(طه/109)
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ
آنچه پیش رو و پشت سر آنهاست [= گذشته و آینده آنان] را مى داند. و آنها جز براى کسى که خدا راضى (به شفاعت براى او) است شفاعت نمى کنند. و از ترس او بیمناکند.(انبیاء/28)
۲.حی و میت نزد بشر امری پیچیده و فهم آن مشکل است وگرنه حتی یک مجاهد فی سبیل الله نیز از نزد الله جل و اعلی نمرده و زنده نزد پروردگار خود روزی می گیرد.(آل عمران _۱۶۹)
۳. توسل و اتکا و شفاعت از گذشتگان نیز مورد تایید قرآن است.
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
و پیامبرشان به آنها گفت: «نشانه حکومت او، این است که «صندوق عهد» به سوى شما خواهد آمد. که در آن، آرامشى از پروردگار شما، و یادگارهایى از خاندان موسى و هارون قرار دارد.در حالى که فرشتگان، آن را حمل مى کنند. در این موضوع، نشانه اى (روشن) براى شماست. اگر ایمان داشته باشید.»(بقره/248)

وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
و کسانى که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده ایمان مى آورند و به سراى دیگر یقین دارند(بقره/4)
لَوْ أَنَّ عِندَنَا ذِكْرًا مِّنَ الْأَوَّلِينَ
«اگر یکى از کتابهاى پیشینیان نزد ما بود،(صافات/168)
لَكُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ
به یقین، ما بندگان مخلَص خدا بودیم.»(صافات/169)
۴.صرف اتکا به علم و گمان شخصی به بهانه اجتهاد متجزی به مساله یا عدم صراحت آیه زیارت قبور مطهر معصومين علیهم السلام و عدم اعتنا به احادیث مفصل و معتبر از روات حدیث موثق به حضرات ایشان صرفا خود محرومی و بعضا خروج از دایره دینداری ولو به شرک خفی است و این همه تاکید بر زیارت قبور مطهر معصومین که در حکم جهاد و حج و نماز و عبادت مقبول را دارد در حکم مخالفت با امام معصوم می نمایاند، والله اعلم
علمای رجالی در قرون گذشته و معاصر در توثیق راویان احادیثی که بر توسل و شفاعت به ائمه اطهار علیهم السلام از دور و نزدیک تاکید و تایید دارند ، سخن ها گفته اند که مجالش این مقال نیست.
کسب روزی
از بدترین بهانه ها برای کم کاری و تمام مشغله کاری آدم های روزگار ما کسب روزی است که حتما مصداق آن از قدیم جاری و ساری بوده است که شعر زیبای "یکی روبهی دید بی دست و پای ..." در تمثیل آن آمده است.
طبيعتا تنبلی و عدم شناخت از سنن و حِکَم الهی موجب بیکاری و گشتن روزی بی دردسر است.
نوشته اند نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله چون جوانی می دید با او خوش بود و از حال و قال اش جویا می شد سپس از کارش می پرسید و چون او را بیکار می دیدند می فرمودند از چشم ام افتاد!؟
اما روی سخن بیشتر با کسانی است که تمام مشغله و هدف و آمال خود را در ثروت و متاع دنیا می بینند.
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ
محبّت امور مادى، از (قبیل) زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبهاى ممتازو چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است. (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند. ولى) اینها وسایل گذران زندگى دنیا است (و هدف نهایى نمى باشد). و سرانجام نیک (و زندگى والا و جاویدان)، نزد خداست.(آل عمران/14)
۞ قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَٰلِكُمْ ۚ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ
بگو: «آیا شما را از چیزى آگاه کنم که از این(سرمایه هاى مادى)،بهتر است؟» براى کسانى که پرهیزگارى پیشه کرده اند، (و از این سرمایه ها، در راه مشروع استفاده مى کنند،) در نزد پروردگارشان، باغهایى بهشتى است که نهرها از پاى درختانش مى گذرد. جاودانه در آن خواهند بود. و همسرانى پاکیزه، و خشنودى خداوند (نصیب آنهاست). و خدا به (اعمال) بندگان(با ایمان)، بیناست.(آل عمران/15)
بله، اگر خَیّری به مصداق ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین در پس کار و فعاليت اقتصادی موفق خود به انفاق مال ( ولو همان انفاق های واجب مثل خمس و زکات و حج ) و مهمتر از آن عهود و عقود خود( دادن حق کارگر ، دادن بدهی ، عدم قبض مال غیر و عدم ورود به معاملات ربوی، دادن حق و خیر بدون منت و اذیت ) و عامل بودن به مستحبات و ترک مکروهات( عدم معامله نسیه ، کسب های مکروه و دادن صدقات ) بپردازد و زندگی خود را در سطح متوسط (نه مثل معصومین که ولو خود در محنت فقر باشد ‌و مال خود را انفاق کند) نگه دارد ، خوشا به حال و زهی به سعادت اش که:
رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ
مردانى که هیچ تجارت و داد و ستدى آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و اداى زکات غافل نمى کند. آنها از روزى مى ترسند که در آن،دلها و چشمها دگرگون مى شود.(نور/37)
آری کثرت قریب به اتفاق‌ما دنیا را محل ماندگاری می دانیم که همه اشتغالات و توان خود را جهت مهیا سازی لحظات خوش آینده نامعلوم می کنیم و برای به دست آوردن مال و ثروت و خدم و حشم و طعام و شراب و گردش و تفریح همه استعداد و توانایی خود را به کار می گیریم و دریغا از اینکه :

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری ‌و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
مهاجرت
وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محدودیت های امروز جامعه و زرق و برق مرزهای خارج از کشور ( ولو همین کشورهای همسایه ) بی تردید شکی برای تامل و بررسی مهاجرت از سختی های مختلف به سمت پیشرفت و توسعه را باقی نمی گذارد . البته دلتنگی ها و مسولیت های اجتماعی و شهروندی و عادت به اصلاح تا انقلاب و تغییر جزء مباحث این مقوله است که جای بحث آن اینجا نیست.
در این چند خط سعی بر انحراف از خط دین در این کلید واژه است.
مهاجرتی که بدون رعایت موازین شرعی که از جمله آن ترس از وقوع حرام، عدم رضایت والدین و دیگر شروط معلوم و مشخص است ، یقینا صحیح نیست.
لذا کلمه مقدس مهاجرت فی سبیل الله و مقصود قرآنی آن و مهاجرینی مثل جعفر طیار سلام الله علیه و همراهان او به حبشه که برای حفظ و انتشار دین و با سختی و مشقت تن به چنین کاری دادند را مضحکه آمال و آرزوهای خود برای رسیدن به پیشرفت و تعالی چند روزه خود در دنیا قرار ندهیم و توجیه دین را برای این تصمیم خود مبنا قرار ندهیم.
وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً ۚ وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
و هر کس که در راه خدا هجرت کند، مناطق امن فراوان و امکانات وسیعى در زمین مى یابد. و هرکس از خانه خود بعنوان مهاجرت به سوى خدا و پیامبر او، خارج شود، سپس مرگش فرارسد، پاداش او بر خداست. وخداوند، آمرزنده و مهربان است (نساء/100)
انجام مستحبات
البته در روزگاری که انجام واجبات و ترک محرمات در محاق ترک وظیفه است سخن گفتن از مستحبات و مکروهات در هاله ای از ابهام است ،لیکن روی سخن با استدلالاتی است که عمل مستحب را مثل عمل زائد و زاییده دستگاه روحانیت یا مصداق احوال پیر زنان و عاطل و باطلان می دانند؟!
اولا ماحصل همه مستحبات دعا و خواسته های ماست و قرآن کریم می فرماید:
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ
پروردگار شماگفته است: «مرا بخوانید تا (دعاى) شما را اجابت کنم. به یقین کسانى که از عبادت من تکبّر مى ورزند بزودى با ذلّت وارد دوزخ مى شوند.»
(غافر/60)
و
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم. دعاى دعاکننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند).(بقره/186)
دوم:
آیات مشابه آیه مبارکه زیر در قرآن به فراوان یافت می شود که نزدیکی بنده را با خالق یکتا از طریق دعا و عبادت و نماز که ظاهرا مصادیق مستحبات است اشاره دارد:
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ
آیا (چنین کسى با ارزش است یا) کسى که در ساعات شب در حال سجده و قیام به عبادت مشغول است و از عذاب آخرت مى ترسدو به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانى که مى دانند باکسانى که نمى دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر مى شوند»(زمر/9)
لذا اگر بخواهیم ممحض دستور قرآنی باشیم نه تنها باید از چند عمل مستحبی که عمده آنها در کتب دعایی آمده غافل نبود که اگر به قول شیخ بهایی :
همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن
همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن
زمدینه تا به کعبه سر وپابرهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن
شب جمعه ها نخفتن،به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن
به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن
به حضور قلب ذکر خفی و جلی گرفتن
طلب گشایش کار ز کارساز کردن
نه تنها کم و ناقابل است که تازه اصل و اساس آن این است که:
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی نااميدي در بسته باز کردن
سخن آخر آنکه روزگار ما مثل روزهای سخت و سهل همه کسانی که وصف آنها را در تاریخ خوانده یا به چشم دیدیم پایان می یابد و یا دین نعوذ بالله از اساطیر الاولین و زاییده ذهن افسانه پردازان است و یا حقیقتی که دیر یا زود بر ما نمایان می شود ؛ اگر دین و دستوراتی که امروز برای ما در سرادق بی خیالی و اولویت‌های دسته چندمی است و پس از مرگ معلوم شد اینها دروغ است که جماعتی ملا و آخوند برای

منافع خود یا از روی بیماری ذهنی آن را ساخته و پرداخته اند که چندسالی مواهب شیرین زندگی را از دست داده ایم و وا اسفا که طعم حلاوت های دنیا را بر خود حرام کردیم ؟!
اما دردا و حسرتا که این راه صحیح باشد و همه آنچه گفتیم و نگفتیم عین واقعیت و خدایی و حسابی و کتابی بلکه سخت تر از آنچه برای ما گفته اند حقیقت داشته باشد که خلود در جهنم خیلی سخت تر از نچشیدن طعم این سختی های چند ده ساله دنیاست!؟
وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ
و بزودى کفّار مى دانند سرانجام (نیک) سراى دیگر از آنِ کیست!(الرعد/42)

تاریخ: ۲۶ آبان تا ۲۸ دی ۱۴۰۲

آب زندگی...
ما را در سایت آب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7abezendagi2 بازدید : 37 تاريخ : پنجشنبه 26 بهمن 1402 ساعت: 14:16