مرگ

ساخت وبلاگ

به هر روی تجربه بشری و محاورات روزمرگی، ما را با هر روی و روش و اعتقاد به پایان زندگی جاری پس از جاری شدن سکرات موت رهنمون می سازد و طبیعتا خویشتن مان را به پس از مرگ مشغول می سازد. فکرتی که باعث می شود به آینده بیشتر توجه داریم.

كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ﴿ العنكبوت ۵۷﴾

 

راقم به دلیل اعتقاد به حیات جاویدان هم بر اساس آموزه های دینی شیعی و هم ناعبث بودن این همه نظم موجود پس از واقعه مرگ نمی توانم به پوچی و پایان خویش و همه رفتگانی که با آنان محشور و همدم بودم رای دهم و ناگزير به حیات جاودان معتقدم اما به چگونگی آن نیز بسیار سرگشته و حیران ام.

جای سوال است که حیات روح مجرد از کالبد جسم و سپس قول کتاب مقدس برای معاد جسمانی و دخول در جنت رضوان یا جهنم جحیم چه مقدار با دنیا و جسم و روحیات ما و اهداف خالق همخوان و هم راستاست و معیار مخلد برای سکنی در این دو جایگاه چیست؟

طبیعتا احکام و رسائل در تبیین معیار و آیات و روایات در تشریح نوع زندگی در هر دو جایگاه بهشت و دوزخ متعدد و راویان و سخنوران در آن بیشمارند اما آنچه واضح است عینیت آن چیزی است که رخ خواهد داد و ورای تعاریف از یک واقعه ، خود آن واقعه است.

اخیرا بسیار به واقعیت ماجرا فارغ از همه تعاریف و روایت های دینی، شخصی ، تجربی و ... می گردم و برای یک روایت دست اول(تجربه شخصی) خودم را آماده می کنم. این روایت یعنی دیدن، شنیدن ، لمس کردن و حس کردن یک واقعیت واقعی و از نزدیک برای هر شخص باید اتفاق افتد.

گویند نبی مکرم اسلام صل الله علیه وآله به این تجربه در معراج دست یافته بود و ثواب و عقاب اعمال را قبل از مرگ به عین دیده بود و برخی بزرگان به قدر وسع مدعی تجارب این چنینی اند. پژوهش چند ساله اخیر برنامه ساز سیمای ملی (زندگی پس از زندگی )تجارب شبه مرگ با کشف افراد عادی نیز در باورپذیر کردن این رخداد  در سال های گذشته نیز در مسیر آدم هایی که ببینده این برنامه بوده اند نیز موثر افتاده است.

البته در هر قضايای منطقی باید سعی نمود بر اساس شواهد، قرائن و واقعیات موجود اظهار نظر کرد و از تخیلات و برداشت های شخصی و خواهش نفسانی گريخت، لذا :

دلایل قوی باید و منطقی

نه رگ های گردن به حجت قوی

اولین و خوفناک ترین مساله مرگ ، دست بریدن از داشته هایی است که هر شخص طی عمر خود اکتساب و بر مبنای آن علاقه مند به زندگی دنیوی خویش گردیده است. جدایی از کسان و اموال و اولاد که جمع تعلق آدمی به آن است. بیشک مرگ و زندگی پس از آن دوره جدیدی ورای تجارب ولو جدید دنیوی است که تاکنون بروز داشته است و باید در وادی بسیار سخت تنهایی آن را سپری کند. ادله اینکه این تجربه بسیار جدید و سخت است، تجربه ناپذیر بودن آن (به شرح عامه) و شخصی بودن آن(کثرت اموات به تنهایی جان به جان آفرین تسلیم و در گور قرار داده می شوند) است که ادله مذهبی هم دارد.

افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد

وز دست اجل بسی جگرها خون شد

کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی

کاحوال مسافران دنیا چون شد

یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ لِکُلِّ امْرِئ مِنْهُمْ یَوْمَئِذ شَأْنٌ یُغْنِیهِ )عبس۳۴ تا ۳۷ (

وقتی ناخن می گیرم چنان آزرده می شوم که گویی با چیدن چند تکه معمول از وجودم با مقراض (که گویند حتی روح در آن‌ ممثل نیست ) جانم کرخت می شود و وای بر روزی که جان بخواهد از بدنم جدا شود.

دوم علامت سوال بزرگ مرگ، خلود آن است که با فلسفه و تجربه دنیا کنونی سنخیت نداشته و موجب نگرانی برای یک آینده بی پایان است. به غیر از تاکید دین بر این امر ، عدم اثبات رجعت آدم ها به دنیا( غیر از مساله رجعت که مورد تأیید تشیع است و ربطی به این قضیه ندارد) و سرنوشت اموات پس از مرگ برای ورود به دنیای دیگر مؤید مطلب است.

سوم مساله عمده در مرگ ، علت قضیه دنیای ماورایی و داستان بهشت و دوزخ است .امری که اساطیر الاولین و منور الفکرهای دوران و روشن فکران امروز بر آن تاکید دارند.

وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون َ)واقعه/47 (

و مى گفتند: «هنگامى که ما مُردیم و خاک و استخوان شدیم، آیا برانگیخته خواهیم شد؟!

این دلایل فلسفی و منطقی برای روبرو شدن با مرگ بود ولی خارج از گود باید به چیزی بالاتر از وجود مرگ یعنی خالق جان باور داشت.

خالقی که نقش جان کرده و از صفات رحمان و رحیمی اش برمی آید که چیزی جز لطف آن هم در حد اعلایی که خارج از قوه تصور ما می نمایاند ، به وجود نیاورده باشد. یعنی خلقی که فارغ از هدف ، خیر و اعتلایی برای آن متصور و آن را جایگاهی مد نظر قرار داده است.

از قدیم گفته اند انسان زنده وکیل و وصی نمی خواهد،  در مثال مناقشه نیست؛ جایی که خدا کتب آسمانی و رسولان را با معجزه و نشانه‌های آشکار نازل کرده و بعضا به جزئیات این واقعه اشاره می کند جای تفسیر و تأویل و خیال و گمان و وهم نیست.

مرگ در اندیشه کثرت بشر امری واقعی و ملموس و جاودانگی آرزوی اوست و خالق و ناظم و مدبر و مالک آدمی ( در دیدگاه دین داران) ضمن تایید هر دو مطلب بعضا با ذکر دلیل ، نوع ، نشانه و وقایع آن را تبیین می کند.

فَانْظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿ الروم -۵۰﴾

 

اما آنچه اضافه وصفی بر آن به زعم حقیر می آید ، تاثیر دو صفت رحمانیت و رحیمیت آفریدگار در ادامه پایان حیات و زندگي جاودانه است. یعنی همانطور که در دنیا ،بر  بنده اش بی نظر عام و خاص لطف رب خود را نمایانده است ، مرگ و زندگی پس آن نیز با همه توصیفات و توضیحات نباید سخت تر از کار دنیا باشد .

برای خود شخص راقم تصور زندگی پس از شروع دوران مدرسه ، سپس دوران پس از مرگ زود هنگام و تلخ و دردناک پدر در کودکی ، ورود به دانشگاه ، شروع فعالیت حرفه ای ، اتمام درس ، تشکیل زندگی زناشویی ، ادامه زندگی و دسته پنجه کردن با پیشآمدهای سخت به خصوص اقتصادی و ده ها جریان جدید هماره باورناپذیر بوده که پس از ورود به آن با وفق شرایط گذر ، آن را بسیار سهل و ممتنع دیدم ، لذا ظاهرا مرگ هم تجربه بشری در مسیر حیات ازلی و ابدی او برای قدم نهادن به جایگاهی جدید است که خواه یا ناخواسته بر انسان عارض می شود.

گویند خواب برادر مرگ است  ، پس باید تجارب خواب را که هماره برای انسان تجربه جدیدی است مشابه آن دانست و خود را برای رویایی با آن مهیا کرد.

اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۴۲- الزمر﴾

 

مرگ هم باید مانند یک لباس نو، خانه نو، مسافرت جدید، کار جدید و ده ها ‌تغییر جدید تنها برون رفت از حالتی به حالت دیگر باشد که البته مستفاد از تعالیم دینی برای مومن چنین است هر چند با تخلید و تغییر طبع و کالبد و ویژگی هایی که برشمرده می شوند. لذا نباید هراسی از این تغییر ولو بزرگ و مهم داشت ولی باید منتظر و آماده برای آن تصویر سازی این واقعه ناب و یکتا در زندگی بود و برای هر چه مطلوب تر این واقعه هیجان انگیز آماده شد.

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ  وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ  ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (72-توبه)

آب زندگی...
ما را در سایت آب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7abezendagi2 بازدید : 118 تاريخ : جمعه 6 آبان 1401 ساعت: 8:21