حوادث مهر ۱۴۰۱

ساخت وبلاگ

در حدود یک صد روز است که زنجیره اعتراض( به قول گروه مسولین کشور اغتشاش) که از دوم خرداد ۱۳۷۶ به این سو و در قالب تیر ۷۸ ، خرداد تا دی ۸۸ ، حضور و رای به روحانی در ۹۲ و ۹۶ و اعتراضات دی ۹۶ ، مرداد ۹۷ ، دی ۹۸ و ده ها اعتراض بزرگ و کوچک مثل سرنگونی هواپیما و آب و دیگر حوادث شروع شده است به طرز غیر قابل کنترلی ادامه دارد. اگرچه رهبری و مسولین حکومت با اصطلاح فتنه که بعد از ۸۸ بر سر زبان افتاد ، این جریان را مختوم به شکست می دانند و با بیان عدم توقف قطار انقلاب آنرا محتوم به پایان ارزیابی می کنند ، اما تحلیل های متعدد دیگری نیز نشان می دهد این جریان و اعتراضات احتمالی آتی منجر به تغییر ولو انقلابی دیگر خواهد شد.
آش آن قدر شور شده که صدای آشپز هم درآمده و آن قدر منتقد وضع موجود زیاد و از دایره های مختلف به تعبیر رهبری خودی و غیر خودی است که نمی توان از روند اعتراض و نقد جدا ماند اما نکاتی در خلال این نقدهاست که امیدوارم رعایت آنها ضامن خیر و صلاح برای مردم و این مرز و بوم باشد.
۱. بدایت نقد به رژیم پهلوی عدم رعایت قانون اساسی یعنی سلطنت مشروطه بود. یعنی معترضین می گفتند که قدرت نباید مطلقه باشد و شاه فقط نماد حکومت و مقام تشریفاتی و عند الزوم در مواقع خطر کشور است که باید به نفع مردم وارد عمل شود و نه آنکه خدا شاه ملت در کنار هم باشند. اعتراضات که گسترده تر شد ، فکر انقلاب و تغییر رژیم در سر معترضان افتاد ولی همچنان معتقد بودند که فقط رفتن شاه و آمدن امام به عنوان یک شخصیت روحانی و مورد قبول عام می تواند ضامن اصلاح کشور شود. انقلابی شدن و انقلابی کردن به نخست وزیری با همان شکل و شمایل پیشین و وزرا ادامه یافت و قرار بود با تغییر مسولین طراز اول اوضاع سامان یابد. اما زنجیره تغییر و تعریف انقلابی ماندن به تغییر آبدارچی یک اداره در کوره دهاتی پیش رفت و چنان شد که دیدیم.
به نظر می آید تعاریفی که در سی چهل سال گذشته از دین و معیارهای دینی در ادبیات و تبارشناسی ما تثبیت شده است در زمان نبی و وصی علیه و علیهم السلام نیز وجود نداشته است. به طوری که دایره مذهبی بودن ، مسلمان بودن ، شیعه ، اسلام ناب محمدی ، اسلام غیر آمریکایی ، شیعه غیر انگلیسی ، حزب اللهی ، با بصیرت ، خودی ، ضد فتنه و ده ها تعبیر دیگر که فقط دایره کوچکی را در خود می گنجاند در حالیکه می بینیم در دایره مسلمانی پیامبر رحمت ، خانه ابوسفیان به عنوان مرکز امن و همه کسانیکه علنا با پیامبر جنگیده و او را از شهر و دیار رانده و ملک و آبادی اش را مصادره و حتی عزیزانشان را کشته اند در گرده جامعه قرار می گیرند و شاید همین عطوفت هاست که فرزندان ابوسفیان و اموی به مسند در همان منبر نبوی رسیده و علیه فرزندان پیامبر سقیفه و صلح حسنی و عاشورا را راه می اندازند.
لذا اولین انتظار از مردم و ملتی که خود را مهد گاهواره تمدنی می داند آن است که پس از چهل سال از انقلاب ۵۷ و یک سده از انقلاب مشروطه و دیدن همه انقلاب های قبلی از کبیر فرانسه تا همین انقلاب های بهار عربی تونس و مصر و الجزایر فکر انقلاب را حتی بر مخیله خود راه ندهند که انقلاب ها جز خون ریزی و برادرکشی و هرز منابع و به قدرت رساندن فرصت طلبان چیزی در خود ندارد.
۲. هیچ حکومتی سیاه و سفید نیست. سال ها در کتب و همایش ها و سخنرانی ها سعی کردند حکومت پهلوی به خصوص دوران رضا پهلوی را سیاه ترین دوران تاریخ نشان دهند، اما کنار رفتن بغض ها و خفقان ها و سیاه نمایی ها و مهم از آن دسته و پنجه کردن با واقعیات نشان داد او نیز خدماتی به کشور داشته است، همچنان است که باید گفت دوران نظام جمهوری اسلامی نیز خدماتی به کشور ایران داشته است که باید قدر دانسته شود و با سیاه نمایی و فرافکنی سعی در تهییج مردم و جوانان برای بهره برداری جریانی خاص در خدمات رژیم گذشته و اشتباهات نظام کنونی نگردد.
۳.همانگونه که همیشه دنبال یک پزشک حاذق برای درمان ، مکانیک توانا برای خودرو، معلم توانمند برای آموزش و... هستیم باید به دنبال سیاستمداران خوب و اقتصاددانان ورزیده و نظامیان کارکشته برای کشور باشیم. با چند شومن و بازیگر و منتقد و حتی تحليل گر ولو در سطح شناخت بین المللی نمی توان کشور را اداره کرد. کسانی که در سال ۵۷ در مسند قرار گرفتند به مراتب دارای شناسنامه روشن تری برای اداره کشور بودند ولی فهمیدند که تجربه تنها معلمی است که می تواند بیاموزاند، لذا حکمران با تجربه خیلی بهتر از منتقد و نویسنده و روزنامه نگار و فعال سیاسی است و گمان نگردد که اگر درب های زندان ها باز شده یا مرزها به روی همگان باز شود ، کسانی که اکنون جسورانه انتقاد می کنند و در کتاب و مقاله راهکار می دهند متخصصانی برای اداره کشور اند.

حتی شاید برخی بزرگواران در اقصی نقاط جهان باشند که در نظریه های علمی صاحب سبک و اثر باشند اما فرد مناسبی برای مناصب مملکتی نخواهد بود. همانگونه که روحانیت معزز مطابق نظر بنیان گذار انقلاب که در اوان انقلاب ایشان را حتی از کاندیداتوری حذر می داشت ، می دانستند که یک روحانی خوب و پاکدست و حتی آشنا با علوم روز ، فردی مناسب برای پست و مقام مملکتی نیست .
۴. تغییر ذائقه و عقاید دیرینه مردمی در کشف حجاب ، وهن لباس و ردای روحانیت ، تشویق به ضرب و شتم بسیجی و نظامی ، اعتصاب های کور و بی هدف و ده ها رفتار ناشایستی که در این روزها دیدیم ؛ نه تنها راه به جایی نخواهد برد بلکه خواست عمومی ما یعنی استقلال، آزادی و جمهوریت را تحدید و نفاق و دشمن تراشی هایمان را تشدید و عقب افتادگی را حتما تعجیل می اندازد. همچنین باید دانست هیچگاه بیگانه خیرخواه ما نخواهد بود و تاریخ نشان داده است که همانگونه که روس و انگلیس و ... بر ما استعمار و استثمار کرده اند ، آمریکا و اروپایی ها هم فقط دنبال منافع خودشان هستند و می بینیم که چین نیز به راحتی در کنار اعراب چگونه پشت ما را خالی کرده است.
۵. رانندگی هایمان ، بازدهی کارها و کسب و کار و پروژه هایمان، اطبایمان ، روابط عمومی و اجتماعی مان و ده ها شاخص مشخص مان در مقایسه با کشورهای پیشرفته نشان می دهد که ما اول باید به فکر انقلاب در نفوس خویش باشیم و از دل مردم و ملت صالح و صادق و متخصص مسئولینی دلسوز و توانا پدید آید. فلذا گفته اند: خلایق هر چه لایق ؟!
سخن برای گفتن زیاد و مشاهده آنچه در احوال ملک و مردم می گذرد ، اشتیاق را برای گفتن کم می کند چرا که نه گوش استماعی در جوانان و نوجوانان که دنیایشان خیلی متفاوت می نمایاند هست و نه نشانه ای از تمایل میان‌سالان و حتی سال دار ترانی که یا انقلاب را به چشم دیده یا حوادث مابعد اش را چشیده اند و شاید این نبشته ها تنها سیاهه ای باشد برای آنکه در فردای این روزگار (همچون امروز و در پس فردای روزگاران گذشته) بدانیم چه احوالی داشتیم و چرا از چاله ای بر چاهی درافتاده ایم.
پایان سخنم را به جمله ای از احدی تئوری پردازان اصلاحات اختصاص می دهم ( با همه نقدی که بر اصلاح طلبان هست و اینکه «لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَالَ وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَال» )
اصلاحات مرد زنده باد اصلاحات

آب زندگی...
ما را در سایت آب زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7abezendagi2 بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 16:46